#زاینده رود

ساخت وبلاگ

آخر این هفته باید یه وقت برایِ خودم بذارم و دست خودم رو بگیرم و برم بیرون و با هم قدم بزنیم و چند ساعتی رو تنها باشیم.

#زاینده رود...
ما را در سایت #زاینده رود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : che77 بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:17

دیشب حقوق تست هوش هایی که گرفتم رو ریختن و حس خوبی دارم :) فردا میانترم روان شناسی اجتماعی دارم و فکر نمیکردم حجمش اینقدررررر زیاد باشه، ولی خب امتحانش رو که بدم فقط ارائه اش میمونه که میره برا هفته ی بعد، چهارشنبه هم روش تدریس ریاضی پرونده اش بسته میشه، میمونه دوتا ارائه و یه تحقیق دیگه که باید تا هفه ی بعد همه اش تموم شده باشه.

آخر ترم ها یه حال و هوایی داره که اصلا اصلا اصلا دوسش ندارم.

#زاینده رود...
ما را در سایت #زاینده رود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : che77 بازدید : 73 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:17

دوست دارم بخونم برا المپیاد، ولی آمارم ضعیفه و همین به طرز عجیبی دو دلم کرده و نمیدونم ثبت نام کنم یا نه!

#زاینده رود...
ما را در سایت #زاینده رود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : che77 بازدید : 92 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:17

امروز ثبت شه به عنوان یکی از عالی ترین روزهای عمرم :)

رضا رشتی و میوه یخی های خوشمزه اش، خواجو و حال و هوایِ قشنگش، دخترِ گوگولی و نازِ جدیدم که هنوز براش اسم انتخاب نکردم، پیاده روی و خنده ها و حالِ عااااااالی، یاد گرفتنِ نه تا حرفل اولِ خط بریل :)

همه ی اینا ثبت شه اینجا تا هر وقت چشمم بهشون میخوره فقط لبخند بزنم و بشم پر از حسِ خوب.

#زاینده رود...
ما را در سایت #زاینده رود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : che77 بازدید : 90 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:17

داستان های احسان عبدی پور رو خیلییییی دوس دارم.

راجرز | بشنویم

#زاینده رود...
ما را در سایت #زاینده رود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : che77 بازدید : 74 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:17

میدونی چیه؟ اون ته دلم انگاری یه حسی بهم میگه همه چی درست میشه، برمیگرده به زندگی و دوباره خنده میاد رو لب هایِ هممون، برمیگرده به زندگی و بالاخره بابا گفتن هایِ محمدجواد رو میشنوه، برمیگرده به زندگی، میدونم برمیگرده.

خداقشنگه امیدمون فقط به درگاهِ خودته.

#زاینده رود...
ما را در سایت #زاینده رود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : che77 بازدید : 103 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:17

دیروز کلی برایِ خودم کار دست و پا کردم که یه لحظه بیکار نشم و نخوام فکر کنم، حتی یخچال رو هم تمیز کردم، کاری که همیشه ازش بدم میومده، ولی میدونی چیه؟ هرکاری هم بکنم این فکرهای لعنتی بالاخره یه جایی پی #زاینده رود...ادامه مطلب
ما را در سایت #زاینده رود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : che77 بازدید : 85 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:17

امشب دوساعتِ تمام رو سنگ های سرد نشسته بودم و سرما رو حس نمیکردم. پنج بار سوره ی یاسین رو خوندم، حرف زدم و سعی کردم خودمو خالی کنم.
احتیاج داشتم به اون فضا و اون صدا و حال و هوا.
عجیبه!
الان که پتو رو پیچیدم دورم و اتاق هم سرد نیست لرز افتاده تو وجودم.

#زاینده رود...
ما را در سایت #زاینده رود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : che77 بازدید : 76 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:17

نوشته بود کاش آغاز به یادِ هم بودنمون رفتنِ عزیزی نباشه! ولی برایِ ما بود.

#زاینده رود...
ما را در سایت #زاینده رود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : che77 بازدید : 72 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:17

سحر از ماورای ظلمت شب می زند لبخند
قناری ها سرود صبح می خوانند
من آنجا چشم در راه توام، ناگاه
تو را از دور می بینم که می آیی
تو را از دور می بینم که میخندی
تو را از دورمی بینم که می خندی و می آیی
نگاهم باز حیران تو خواهد ماند
سراپا چشم خواهم شد
 تو را در بازوان خویش خواهم دید!

 

پ.ن:داریم دلبرتر از این شعر؟

#زاینده رود...
ما را در سایت #زاینده رود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : che77 بازدید : 93 تاريخ : جمعه 7 دی 1397 ساعت: 1:11